تا ظن نبری کز آن جهان می ترسم


تا ظن نبری کز آن جهان می ترسم

تا ظن نبری کز آن جهان می ترسم


وز مردن و از کندن جان می ترسم

وز مردن و از کندن جان می ترسم
وز مردن و از کندن جان می ترسم
چون مرگ حقست من چرا ترسم ازو
چون مرگ حقست من چرا ترسم ازو
چون مرگ حقست من چرا ترسم ازو
من خویش پرستم و از آن می ترسم
من خویش پرستم و از آن می ترسم
من خویش پرستم و از آن می ترسم